پاییز ۱۴۰۲ بود که بالاخره به خودم گفتم: «دیگه وقتشه یه لیبل شغلی درست و حسابی برای خودت پیدا کنی! دیگه نمیشه همیشه به این سوال “وقتی بزرگ بشی میخوای چیکاره بشی؟” جواب داد. الان وقتشه که بگی چی کاره هستی!» بعد از کمی فکر و مرور تجربههایی که تو این سالها کسب کرده بودم، به این نتیجه رسیدم که مشاور مدیریت بودن شاید همون چیزی باشه که هم به علایق و هم به تواناییهای من میخوره. بیست سال تجربه تو حوزههای مختلف داشتم که با مشاوره مدیریت مرتبط بود، به همین خاطر تصمیم گرفتم لینکدینم رو بهروزرسانی کنم، رزومه رو اصلاح کنم، و با خودم عهد بستم که برای برتری در این مسیر، از هیچ تلاشی دریغ نکنم.
🔹 شاپرک آبی: پدیده نوظهور صنعت مشاوره مدیریت ایران
تو همین حال و هوا بودم که با موسسه شاپرک آبی آشنا شدم. اونا یه همایش جذاب به نام «مشاور شو» برگزار میکردن و این چندمین بار بود که این همایش رو به عنوان یه کمپین بزرگ برای جذب مشتریها واسه دورههای مشاوره مدیریتیشون راه میانداختن. از بیرون همه چیز بینقص به نظر میرسید: تبلیغات حرفهای، طراحیهای چشمگیر، و کلی آدمای معروف. ولی وقتی به محتوا رسیدم، چیزی زیادی نمیگفتن. بیشتر از همه، به تجربه آقای کیانپور اتکا میکردن، کسی که خودش تجربه بینالمللی در حوزه مشاوره داشت. خب، این شاید یه نکته مثبت بود.
ولی وقتی به قیمتها رسیدم، با یه شوک واقعی مواجه شدم. به دلار قیمت داده بودن! 😳 رقم دقیق یادم نیست، ولی مطمئنم که هیچ جوره با ارزش دوره جور درنمیاومد. انگار قیمتها جوری طراحی شده بودن که فقط افراد خاص بتونن شرکت کنن. از همینجا بود که دلم یه کم به تردید افتاد. راستش، همون موقع بعد از یه پیادهروی طولانی، با خودم گفتم: «حتماً یه راه دیگه پیدا میشه.»
🔹 آریانا: یک شانس جدید
چند روز بعد، یه ایمیل از موسسه آریانا تو صندوق پستیام ظاهر شد. این موسسه رو از قبل میشناختم. دورههای آموزشی خوبی داشتن و از کتابهاشون همیشه راضی بودم. این بار همایش رایگانشون برای معرفی دوره جامع مشاوره مدیریت (CTC) بود، و قیمتش خیلی معقولتر بود (۳۵ میلیون تومان!). با خودم گفتم: «این یکی دیگه منطقیتر به نظر میاد، باید امتحانش کنم!» رفتم به همایش و بعد از بررسیها و صحبت با شرکتکنندگان، تصمیم گرفتم تو دوره ثبتنام کنم.
🔹 دکتر وکیلی: مرد نازنین دلخسته
شروع دوره با دکتر وکیلی بود. از همون اول یه احترام و علاقهای به شخصیتش داشتم. ایشون مدیر دوره بودن و با یه حالت صمیمی و محترمانه دوره رو شروع کرد. ولی اولین شوکی که ازش خوردم، گرفتن یه تست هوش از ما بود! هنوزم نفهمیدم که این تست رو برای چی دقیقاً ازمون گرفت. وقتی نتیجه تست رو دیدم، تازه فهمیدم که هوشم خیلی بالا نیست و به همین خاطر کمی دلسرد شدم!
در کنار محتوای نه چندان قوی کلاسها، اولین نصیحت جدی هم خیلی زود شروع شد: «این شغل خیلی سخته، شما وارد مسیر پرچالشی میشید!» هر بار که وکیلی رو میدیدم، این جمله تکرار میشد. به نظر میرسید که خودش هم از این شغل دلخوشی نداره. ناامیدی و دلخستگی رو میشد تو چهرهاش دید، انگار تمام سالها تلاش کرده ولی حالا که میخواست تجربیاتش رو به ما منتقل کنه، خودش هم به موفقیت زیادی نرسیده بود.
آقای علیپور، که از قبل میشناختمش، تو یکی از جلسات دوره شرکت کرد. ایشون هم صریحاً گفت: «چرا میخواید از این شغل پول دربیارید؟» انگار داشتیم وارد مسیری میشدیم که نه پول زیادی توش بود، نه آسون بود. علیپور رو از سالها پیش میشناختم. مرد خوشبرخوردی بود، ولی بیشتر از علم و تحقیق، به تجربههای خودش اتکا می کند. به همین خاطر مشاوره مدیریتی رو بیشتر به صورت فردی انجام میداد و کمتر به کار تیمی و شرکتی علاقه داشت. درواقع بیشتر یک منتور و کوچ خوب بود.(برداشت شخصی من هست)
🔹 ترکیب همکلاسیها و فضای کلاسها
ترکیب همکلاسیها هم جالب بود. اکثرشون آدمهای باتجربهای بودن که بعد از عمری تلاش در حوزههای مختلف، تصمیم گرفته بودن وارد مسیر مشاوره مدیریت بشن. هدف بیشترشون هم این بود که مشاوره فردی رو تجربه کنن و برای خودشون کار کنن. ولی در طول دوره و مخصوصاً توی درس «بررسی صنعت مشاوره مدیریت در جهان» که توسط آقای مهندس حبیبیان تدریس میشد، فهمیدیم که این شغل در ایران چقدر متفاوت و پیچیدهتر از کشورهای دیگه است.
🔹 نبود شرکتهای مشاوره مدیریت جدی در ایران
یکی از نکات اساسی که تو درس مهندس حبیبیان مطرح شد این بود که ما در ایران شرکتهای مشاوره مدیریت جدی نداریم. شرکتهایی مثل مکنزی و بیناندکمپانی که در آمریکا و اروپا خیلی موفق عمل میکنن، در ایران وجود ندارن. (البته این درس درواقع خیلی به روز نبود و به نظرم محتوا چند سالی بود که خیلی تعییر نکرده بود.)مشاورهای مدیریت تو ایران بیشتر به صورت فردی کار میکنن و چون پشتوانه و حمایت شرکتی ندارن، به منابع و دانش جمعی دسترسی کمتری دارن. این موضوع باعث میشه که نه تنها مشاورهها اثرگذاری لازم رو نداشته باشن، بلکه مشاورها هم نتونن به راحتی در مسیر حرفهای پیشرفت کنن. نبود یک سیستم و چارچوب قدرتمند برای مشاوره مدیریت در ایران، به این حوزه ضربه بزرگی زده و باعث شده که مشاورهای فردی جایگزین شرکتهای بزرگ بشن. این وضعیت، مشاوره مدیریت رو تو ایران به یه شغل پرچالش با درآمد کم تبدیل کرده.
🔹 کلاسها: تجربههای ناامیدکننده
کلاسها هم به نوبه خودشون مشکلات زیادی داشتن. دورههایی مثل «عارضهیابی» واقعاً بیمحتوا بودن. هیچ چیزی ازشون یاد نگرفتم و بیشتر وقتمون به تلف شدن گذشت. درس اخلاق که توسط آقای جعفر مرعشی تدریس میشد، خیلی شخصیت دوستداشتنیای داشت، ولی مشکل این بود که محتوای لازم برای ۶ ساعت تدریس رو نداشت. بعد از دو ساعت، همه خسته شده بودیم و دیگه چیزی برای گفتن نمونده بود.
از طرف دیگه، کلاسها معمولاً ۶ ساعته بودن و به نظر میرسید که بعضی درسها رو بهعمد کش میدادن تا نیازی به دعوت از استاد دیگه نباشه. در نتیجه، درسهایی مثل «مدیریت مالی» که واقعاً به درد بخور بودن، به دلیل کمبود زمان خیلی گذرا و سطحی تدریس میشدن و فرصت یادگیری عمیق از دست میرفت.
بعضی از درس ها هم خوب بود. برای مثال درس مرتبط با قوانین کار و تامین اجتماعی خیلی خوب بود و استاد هم حرفه ای تدریس می کرد و هم مسلط بود. هر چند ی جاهایی شوخی می کرد که باید این چیزی که پرسیدید را بیاید و سر کلاس دیگه ای براتون بگم. ولی در کل راضی کننده بود.
🔹 ناهماهنگیها و تکرارهای عجیب!
یکی از مشکلات اساسی دوره، ناهماهنگی بین محتوای درسها بود. مثلاً درس «گیمیفیکیشن» به یه کار تیمی ساده تبدیل شده بود که هیچ ربطی به مشاوره مدیریت نداشت. درس «روش تحقیق در مشاوره مدیریت» هم که انتظار داشتم یاد بگیرم چطور برای مشاوره مدیریت تحقیق کنم، عملاً تبدیل شده بود به «روش تحقیق در بازاریابی»! 😅 حتی درس «BABOK» هم به دلیل ناهماهنگی محتوایی، مجبور شدن دوباره تدریس کنن. البته جای تشکر داشت که دوره رو تکرار کردن، ولی از طرف دیگه باید تأسف خورد که چرا از اول بررسی بیشتری صورت نگرفته بود.
یک نکته دیگر هم کیفیت پایید جزوات بود. بعضی از پرزنتیشن ها فارسی بود و بعضی انگلیسی . از نظر ظاهر و گرافیک خیلی مناسب نبودند. کاش بچه های اجرایی دوره که انصافا فعال و متعهد بودند جزوه ها را به کمک مدیر دوره کمی قبل از شروع کلاس می گرفتند و دستی به سر و روی آن می کشیدند. این عدم هماهنگی و شلختگی در این حوزه هیچ جذاب نبود.
🔹 تز دکترا به عنوان محتوای آموزشی؟
یه نکته جالب این بود که دکتر وکیلی بخشی از محتوای دوره رو از تز دکترایش به ما ارائه میداد. شاید برای برخی جالب باشه، ولی از نظر من وقتی وارد دورهای میشم که انتظار دارم محتوای جدید و بهروز بشنوم، این نوع استفاده از تحقیقات شخصی جای سوال داشت. به نظرم تو چنین دورههایی باید با آخرین تغییرات و نیازهای روز هماهنگ باشیم. (البته شاید هم این برداشت من باشه.)
🔹 فیلم کلاسها؟ چرا که نه!
یه نکته دیگه که واقعاً جای خالیاش احساس میشد، این بود که فیلمهای کلاسها رو در اختیار ما قرار ندادن. کلاسها خیلی طولانی بود و بعد از چند ساعت، دیگه تمرکز نداشتیم. داشتن فیلم کلاسها به ما کمک میکرد که محتوای آموزشی رو دوباره مرور کنیم و از نکات از دست رفته بهره ببریم.
🔹 پیشنهاد تغییر استراتژی برای آریانا
اینجا یه نکته مهمه که به نظرم آریانا به عنوان یه موسسه مشاوره مدیریتی باید بهش فکر کنه. به جای برگزاری دورههای طولانیمدت برای مشاوران فردی، شاید بهتر باشه روی ایجاد یک شرکت مشاوره مدیریت قدرتمند تمرکز کنن. با این استراتژی، میتونستن افراد جوانتر و مستعدتر رو جذب کنن و به جای تمرکز روی مشاورههای فردی، به توسعه یک تیم بزرگ و تخصصی برای حل مشکلات مدیریتی در سازمانها بپردازن. به نظرم مسیر فعلی که دورههایی برگزار میشه تا افراد بتونن به صورت فردی کار کنن، شانس موفقیت کمتری داره.
🔹 نتیجهگیری: مشاوره مدیریت در ایران؟ شاید نه…
بعد از این دوره، به این نتیجه رسیدم که مشاوره مدیریت در ایران هنوز به شکل واقعی جا نیفتاده. بیشتر مشاورها به صورت فردی کار میکنن و به خاطر بازار محدود و کارفرماهای ضعیف، موفقیتهای چشمگیری به دست نمیارن. این حرفه، همونطور که بارها دکتر وکیلی تأکید کرد، واقعاً پرچالش و سخت است و در شرایط فعلی شاید عاقبت جالبی نداشته باشه.
🔹 پیشنهادات من برای هممسیران:
- کوچینگ و منتورینگ رو جدی بگیرید:کوچینگ و منتورینگ دو حوزهای هستن که به نظرم جایگزینهای خوبی برای مشاوره مدیریت هستن. این حوزهها با ایجاد رابطه بلندمدت با کارفرما و داشتن امنیت بیشتر در شغل، میتونن انتخاب بهتری باشن. شاید به عنوان شغل اصلی جذاب نباشن، ولی به عنوان یک شغل جانبی گزینه خوبی هستن.
- تخصصی کار کنید:به جای اینکه تو همه حوزهها وارد بشید، یکی دو حوزه رو انتخاب کنید و تو اونها تخصص پیدا کنید. اینطوری میتونید به صورت پارهوقت با چند شرکت همکاری کنید و هم تجربه بیشتری به دست بیارید و هم احترام بیشتری کسب کنید. مثلاً تو حوزههای خاص مثل جذب و استخدام، به جای اینکه به صورت تماموقت برای یه شرکت کار کنید، میتونید به صورت پارهوقت با چند شرکت همکاری کنید. اینطوری هم درآمدتون بهتر میشه و هم میتونید با کارفرماهای مختلف کار کنید.
- دورههای آموزشی رو با دقت انتخاب کنید:در کل تجربه من از دورههای بلندمدت خوب نبوده. معمولاً موسسهها توش آب میبندن و محتوای کاربردی کمی داره. قبل از ثبتنام تو هر دورهای، اساتید رو بررسی کنید و مطمئن بشید که هم تجربه علمی دارن و هم تدریس رو به خوبی بلد هستن.
🔹 پیشنهادات من برای برگزارکنندگان دورهها:
- بهروزرسانی محتوای آموزشی:دورهها باید با آخرین نیازهای صنعت مشاوره مدیریت هماهنگ باشن. بهجای حفظ محتوای قدیمی، بهتره به فکر بهروزرسانی و تطبیق با تغییرات روز باشید.
- ارائه فیلم کلاسها:ضبط و ارائه فیلم کلاسها میتونه به شرکتکنندگان کمک کنه که محتوای آموزشی رو بهتر یاد بگیرن و در مواقع نیاز بهش رجوع کنن.
- هماهنگی در محتوا و زمانبندی:زمانبندی و هماهنگی بین اساتید خیلی مهمه. طولانی کردن بیدلیل بعضی از درسها و گذرا تدریس کردن درسهای مهم، عملاً به یادگیری آسیب میزنه.
🔹 و اما من…
در نهایت، این دوره بهم نشون داد که شاید مشاوره مدیریت مسیر من نباشه. حرفهای که اینقدر پرچالش و پر از سختیهای مالیه، شاید بیشتر از علاقه به صبر و تحمل زیاد نیاز داشته باشه. ولی خب، این تجربه ارزشمندی بود که نشون داد باید به مسیرهای دیگه هم فکر کنم.
#مشاوره_مدیریت
#شاپرک_آبی
#آریانا
#توسعه_فردی
#آموزش_حرفهای
#دوره_جامع_مشاوره_مدیریت_(CTC)
پینوشت ۱ :
امروز دیدم هزینه های این دوره هم افزایش پیدا کرده و شده ۹۵ میلیون تومان. واقعا به نظرم زیاد شده.
پینوشت ۲ :
آقای دکتر وکیلی و من یک گپ تلگرامی سکیور شده از طرف ایشان زدیم. ایشان ابراز علاقه کردند که با هم صحبت کنیم و فیدبک من براشون مهم هست که خیلی خوشحال شدم از این مورد. البته ایشان فرمودند که یادداشت شما در بندهایی قضاوت غیر مستند و غیر منصفانه ای است. البته فرمودند رویکرد من به لحاظ اخلاق حرفه ای و شرعی و حتی حقوقی جای بررسی داره و از این بابت تعجب کردند. لذا به همه دوستانی که متن را خواندند گوشزد می کنم چیزهایی که من گفتم تجربه و برداشت من از دوره بوده و احتمال داره دیگر دوستان برداشت و تجربه دیگه ای داشته باشند و هر کسی می تواند خودش تجربه کند. به امید روزی که این دوره برای همه تجربه عالی باشد. من هم بعد از صحبت با ایشان هر بخشی که به قول ایشان برداشت شخصی و غیر مستند هست را بیشتر هایلایت می کنم که دیگری به اشتباه نیافتد.